مردن در وضعیتی دیگر
به شعر علی باباچاهی
مثل رسوخ خواب در جداره های پرده و اختیار شاید هم بی اختیار
شیری، قطره ای در میانه ی ویترین کشیده می شود
به جدول های متقاطع یا غیر مضارع
من مرد نبودم در کارزار هفتم ژانویه
که تو را زن بخواهم هموژنیزه با هلوگرام طلایی
با پملپ با مهر و لاک در سمت راست راست راست راستهی ران هایت
که قصابی بازار جنوبی را رواج واجها می دهد
و البته این مردن در وضعیتی دیگر است
که کلمه در فعلن پهلوهایت فرو رفته
و دردش مفاصلت را به بازی میکشاند ازلی
اردیبهشت 89